نزدیک به 2 سال از فیلترینگ شبکه اجتماعی فیس‌بوک می‌گذرد اما هنوز بسیاری از مسئولان کشور که به طریقی با این موضوع درگیر هستند، رویکردهای متفاوتی نسبت به فیلترینگ فیس‌بوک نشان می‌دهند و خط مشی مشخص و روشنی نسبت به این موضوع اتخاذ نکرده‌اند.

 فیلترینگ یک عمل قانونی است، یعنی قانون صلاح می‌داند که مردم کشور، از استفاده از یک سایت محروم شوند و چه بسا این که مردم با این چنین محدودیتی، از آفات و خطرها در امان بمانند.
در مقابل، به گفته مسئول جرایم سایبری پلیس کشور، استفاده از فیس‌بوک جرم نیست.

هیچ‌کس منکر این موضوع نیست که این شبکه اجتماعی همین امروز نیز علیرغم همه فیلترها، مخاطبان زیادی در کشور ما دارد، در حالی که عده زیادی از این مخاطبان سیاسی و یا افراد بداخلاق نیستند.

این رویکرد پلیس، از این جهت منطقی است که نمی‌خواهد از مردم عادی، مجرم بسازد و برای مردم و مسئولان ذیربط مشکل‌آفرینی کند.
در مقابل، اگر قانون به فیلترینگ رای مثبت داده است، منطقی است که قانون‌شکنی، جرم محسوب شود. این جا است که 2 منطق که هر دو به ظاهر بی‌ایراد به نظر می‌رسند، متضاد می‌شوند، چرا که تعبیر قانون، دقیق و مشخص نیست.

چند روز پیش، برخی از مسئولان کشور، البته نه به طور رسمی، از رفع فیلترینگ فیس‌بوک خبر دادند و در پی آن برخی از ISP‌های کوچک و بزرگ، فیس‌بوک را رفع فیلتر کردند، به طوری که استفاده از این سایت بدون نیاز به فیلترشکن‌، امکان‌پذیر شد.

این اتفاق در حالی رخ داد که دبیر کار گروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه، معتقد است فیس‌بوک همچنان فیلتر است و هیچ مرجع قانونی مرتبطی این فیلترینگ را رفع نکرده است.
او یکی از کسانی است که باید درباره فیلترینگ سایت‌ها ابراز نظر کند و در مورد فیس‌بوک، چنین کاری نکرده است.
حال باید پرسید که کدام مرجع قانونی دیگری می‌تواند فیلترینگ فیس‌بوک را رفع کرده باشد؟

موازی کاری در زمینه فیلترینگ، یکی از مشکلاتی است که فضای سایبری کشور ما را با مخاطره روبه‌رو کرده است.
گاهی اوقات برخی از ISPها یک سایت را فیلتر می‌کنند و برخی دیگر آن را فیلتر نمی‌کنند. عده‌ای به احکام رسیده استناد می‌کنند و عده‌ای از هر نوع حکمی ابراز بی‌اطلاعی می‌کنند و این وسط، تنها مردم هستند که سردرگم، متحیر مانده‌اند که چه سایتی خوب و چه سایتی بد است، بی‌آنکه حتی چرایش را جست‌وجو کنند، چرا که هیچ کسی نیست که به چرا پاسخ بدهد!

پیش از این تصور عموم مردم این بود که سایت‌ها فیلتر نیستند، مگر این که مخرب بودن و یا غیراخلاقی بودن آنها ثابت شود اما رویکرد امروز مسئولان برعکس این موضوع را نشان می‌دهد.

به عنوان نمونه اظهار نظر دبیر کار گروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه درباره گوگل پلاس، یک مصداق واقعی از این عقیده است.
او معتقد است گوگل پلاس مانند فیس‌بوک خواهد بود و باید مانند فیس‌بوک با آن رفتار شود، در حالی که حتی خود گوگل نیز از موفقیت و استقبال مردم از این طرح جدید خود اطمینان ندارد، پس چرا ما باید پیش پیش این سایت را فیلتر کنیم؟

باز هم متذکر می‌شویم که مسئولان درباره فیلترینگ فیس‌بوک نظر واحدی ندارند و این جاست که باید دوباره پرسید، کدامین رویکرد درباره فیس‌بوک مد نظر مسئولان کشور است؟